جواب مامان با من 2

معرفی کوتاه

جواب مامان با من 2

جواب مامان با من 2:

در جلد دوم کتاب «جواب مامان با من» سه داستان می‌خوانیم:
1. خانواده‌ی آقای جوش‌شیرین باید حتماً قبل از ساعت هشت جایی باشند و انجام دادن کارهایی که باعث دیر رسیدن شود ممنوع است، اما…
2. آقای جوش‌ شیرین که قبل از این به هرکسی یک دستور غذایی داده و درمورد ضررهای بعضی از غذاها سخنرانی کرده است، حالا درحالی‌که خیلی گرسنه است در یک جشن عروسی با همان آدم‌ها روبه‌رو می‌شود و…
3. خانواده تصمیم گرفته‌اند یک روز برای هواخوری به جنگل بروند و  برای صرف غذا  مهمان نیز دعوت کرده‌اند، اما اگر غذا را فراموش کرده باشند چه؟

درباره نویسنده:

شهرام شفیعی در محله ای به دنیا آمد که پر از کارخانه و کارگاه بود. گاری سازی، بلورسازی، آهنگری، باتری سازی، بوق سازی، ریخته گری، تراشکاری، کارخانه ی تولید بیسکوییت و یک عالمه کارخانه و کارگاه دیگر. شهرام هر روز به تماشای این همه ساختن می رفت؛ بنابراین همیشه فکر می کرد تعمیر یک پله برقی به اندازه ی نوشتن داستان یا ساختن آهنگ کیف دارد. او متوجه شد که ساختن سخت است، اما در نهایت می توان برای هر مشکلی یک راه حل خوب پیدا کرد.

شهرام از بچگی قصه ساز شد. شیوه ی قصه نویسی اش را خودش ساخت و خودش برای مشکلاتش راه حل پیدا کرد. بعدها او میلیون ها صفحه کتاب و مجله برای بچه ها و بزرگ تر منتشر کرد. شهرام در کارگاه شخصی اش خنده می ساخت و خنده ها را تعمیر می کرد! تا اینکه بچه ها و مامان ها لقب «سفیر لبخند بچه ها» را به او هدیه کردند.

برشی از متن کتاب جواب مامان با من 2:

می خواستم یک تکه نان خالی پیدا کنم و بروم پشت درخت ها بخورم. باغبان مقدار زیادی نان خشکیده را خیس کرده بود تا مرغ و خروس هایش بخورند. وقتی داشتم به طرف نان ها می رفتم پایم به سنگی گیر کرد و با صورت خوردم زمین! به نظر من برای اینکه بتوانی در تاریکی نان بخوری حتماً باید مرغ باشی!