همه ما حرف ها و ایده هایی در ذهن داریم. اما بسیاری از این ایده ها به سرعت فراموش می‌شوند. چراکه بیان جایی بازگو نمی‌شوند و کاری برای به ثمر رساندان این ایده ها نمی شود.اما چرا بسیاری از این ایده ها موفق نمی شوند؟ ویا حتی بسیاری از این ایده های ناب فراموش می شوند؟ ماندگارکردن ایده‌ها موضوعی است که در کتاب ایده عالی مستدام به آن پرداخته می‌شود. چیپ و دن هیث در این کتاب ایده‌هایی را نشان می‌دهند که ماندگار شده‌اند و روش های ماندگاری ایده ها را توضیح می‌دهند. مانند استفاده از روش‌هایی مثل اصل مقیاس انسانی، استفاده از تئوری حافظه و ایجاد شکا‌ف‌های کنجکاوی. و اینکه چطور تبدیل به کمک این روش ها ایده هایی ماندگار می شوند.
-
درباره کتاب ایده عالی مستدام
آنچه باعث ماندگاری ایده‌ها می‌شود، با پاسخ به این پرسش مهم مشخص می‌شود: چرا بعضی از ایده‌ها موفق می‌شوند، درحالی‌که بقیه شکست می‌خورند؟ این سوالی است که نویسندگان کتاب با آوردن مثال‌های متعدد از متخصصان و معلمان موفق در سراسر جهان به آن پاسخ داده‌اند. آنها پس از سال‌ها مطالعه درباره چگونگی ماندگاری ایده‌ها به این سؤال مهم رسیدند و تلاش کردند پاسخی برای آن بیابند. نکته مهمی که نباید فراموش شود، این است که بیشتر ارتباطات روزانه‌ی ما ارزش ماندگاری ندارند؛ بنابراین، لازم است پیش از آنکه روی ماندگاری ایده‌ای کار شود، این ضرورت برای ایده احساس شده باشد و این موضوع را باید از قبل بدانید.
۶ اصلی که باعث می‌شود ایده‌ها ماندگار شوند
۱-سادگی
به این معنا که ما مفهوم کلیدی و محوری ایده‌ی خود را پیدا کنیم. تنها استفاده از جملات کوتاه و مختصر، ملاک نیست. بلکه لازم است ایده ها گویا و مفهوم باشند.
۲-غیر منتظره بودن
اینکه چگونه توجه مخاطب را به ایده خود جلب کنیم؟ باید مخاطب را برای بیان ایده مشتاق نگه داریم؟ جواب غیر منتظره بودن است. شگفتی باعث افزایش هوشیاری و تمرکز مخاطب می‌شود.
۳-ملموس بودن
چگونه باید ایده‌ی خود را واضح و روشن کنیم؟ جواب ملموس صحبت کردن است، زیرا می‌توان مطمئن می شویم که ایده‌ی ما برای همه‌ی مخاطبان قابل فهم است و مفهوم واحدی دارد.
۴-معتبر بودن
باید چه کاری انجام دهیم تا افراد ایده‌ی ما را باور کنند؟ باید ایده‌ی خود را به شیوه‌ای مطرح کنیم تا اعتبار داشته باشد. به راه‌هایی نیاز داریم تا خود افراد ایده‌ی ما را بیازمایند و به فکر فرو بروند. اگر ایده مطابق باورهای مردم باشد، آن را معتبر می‌دانند و می‌پذیرند.
۵-احساسی بودن
چه کاری باید انجام دهیم تا دیگران به ایده‌ی ما توجه کنند؟ جواب آسان است، باید کاری کنیم تا حس خاصی در مخاطب ایجاد شود. باید یاد بگیریم که کدام احساس را باید در مخاطب برانگیزیم و کنترل کنیم تا مخاطب درگیر ایده ما شود و به آن توجه کند. برای مثال در زمینه‌ی سیگار کشیدن نوجوانان، اگر آنها را از دوروریی صنعت دخانیات متنفر کنیم بهتر از سیگار کشیدن دوری می‌کنند تا مطرح کردن مضرات سیگار.
۶-داستانی بودن
چه کار کنیم تا دیگران بر اساس ایده‌ی ما عمل کنند؟ باید ایده‌های خود را به صورت داستان مطرح کنیم. شنیدن داستان ما را برای پاسخ سریع‌تر و مؤثرتر آماده می‌کند. داستان امکان تمرین ذهنی به ما می‌دهد تا در موقعیت واقعی از آمادگی بیشتری برخوردار باشیم.
-
درباره نویسنده
چیپ هیت استاد دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه استنفورد در زمینه تجارت، دوره‌های استراتژی و سازمان های تجاری را تدریس می کند. وی مدرک مهندسی صنایع خود را از دانشگاه A&M تگزاس دریافت کرد. پس از آن به تحصیل در رشته روانشناسی در مقطع دکتری پرداخت و از دانشگاه استنفورد فارغ‌التحصیل شد.
دن هیث، نویسنده، سخنران و استاد دانشگاه است. او استاد دانشگاه دوک است. وی علاوه بر آن، در مجله ی Fast Company نیز مطالبی را می نویسد.
دو برادر به کمک یکدیگر سه کتاب پرفروش به چاپ رسانده اند. اولین کتاب آنها با نام «ایده عالی مستدام : چگونه ایده های ماندگار بسازیم؟» به مدت 2 سال از پرفروش ترین کتاب های تجاری بود. این کتاب به بیش از سی زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
دیگر کتاب آنها «قدرت لحظه ها» و کتاب «کلید را بزن» است که مانند کتاب اول آنها از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال بوده و به زبان‌های زیادی ترجمه شده‌اند.
-
نقد کتاب ایده عالی مستدام از زبان گاردین
گاردین زمانی که این کتاب را معرفی و به خوانندگان پیشنهاد می‌کند، در پایان می‌نویسد: «کتاب مطلب ساده‌ای را آموزش می‌دهد. اینکه ساده بودن مهم است! و اینکه به عنوان یک واقعیت تلخ، نقش احساسات در انتقال و تثبیت ایده‌ها و پیامها، انکارناپذیر است. شایعه‌ی بی‌خاصیت و دروغی که عکس‌العمل احساسی را برمی‌انگیزد در میان مردم و شبکه‌های اجتماعی بسیار ساده‌تر و سریع‌تر رشد می‌کند و ماندگار می‌شود و ایده‌ی مفید و کاربردی من و شما، ممکن است در این زیر دست و پای هزار ایده‌ی پر شر و شور بی‌سرانجام، مدفون و ناپدید شود.»
-
برشی از متن کتاب
استفاده از جزئیات روشن و واضح، راهی برای اعتبار بخشی درونی یعنی تزریق منابع اعتبار دهنده به خود ایده است. راه دیگر، استفاده از آمار است. از دوران ابتدایی به ما آموخته اند که از استدلال های خود با مدارک و شواهد آماری حمایت کنیم. اما آمار زود کسل کننده و خواب آور می شود. چگونه می توانیم هم زمان ضمن حفظ توجه مخاطب، از آمار نیز استفاده کنیم؟
در اصل، این کتاب، کتابی پرورشی است. پس ما چگونه ایده‌های خود را به‌گونه‌ای بپرورانیم که در جهان موفق باشند؟ بسیاری از ما نمی‌دانیم چگونه ایده‌های خود را به‌طور مؤثری منتشر کنیم؛ و آنها را متمایز کنیم. معلم زیست‌شناسی یک ساعت برای توضیح میتوز وقت صرف می‌کند و هفتهٔ بعد فقط سه دانش‌آموز به یاد می‌آورند که میتوز چیست. مدیری برای رونمایی از استراتژی جدید شرکت سخنرانی غیرجذابی می‌کند و کارمندان با ذوق و شوق سرشان را تکان می‌دهند و روز بعد کارکنان تولید را می‌بینید که همچنان همان کار قبلی را انجام می‌دهند.
اغلب، ایده‌های خوب، سخت موفق می‌شوند. اما داستان مسخرهٔ دزدی کلیه، بدون وجود هیچ منبعی که آن را تأیید کند، مدام منتشر می‌شود. چرا؟ آیا به این دلیل است که داستان کلیهٔ سرقت‌شده نسبت به سایر موضوع‌ها خریدار بیشتری دارد؟ یا آیا می‌توان ایده‌ی درست و مفید را هم به‌خوبی ایده‌ی نادرست منتشر کرد؟
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.