دربارهی کتاب:
یک روز معمولی یک راننده ناگهان پشت چراغ قرمز بینایی خود را از دست میدهد، نظم خیابان به هم میریزد و پس از او، به ترتیب افرادی که با او در ارتباط بودهاند نیز کور میشوند و این بیماری در سراسر شهر پخش میشود. در این وضعیت وخیم دولت تصمیم میگیرد تا افراد مبتلا را قرنطینه کند. مکانی که مبتلایان در آن نگهداری میشوند شرایط بسیار وحشتناکی دارد، آنجا یک بیمارستان روانی متروکه است که حتی به اندازهی تمامی افراد جا ندارد. به آنها به طور منظم غذا نمیرسانند و وضعیت بهداشت هم ناامید کننده است. تنها شانسی که آوردهاند این است که یک فرد بینا بینشان وجود دارد که سعی میکند در انجام کارها کمکشان کند. در این کتاب ژوزه ساراماگو نگاه ویژهای به زنان دارد و این نکته در سراسر داستان مشخص است. به طور مثال از بین تمام افراد مبتلا، تنها همسر چشم پزشک بینایی خود را از دست نداده است، اما با این حال خود را به کوری میزند تا همراه همسرش به قرنطینه برود. «کوری» کتابی به شدت تلخ و تکان دهنده است. ژوزه ساراماگو با ترسیم شهری که ناگهان همهی مردمش کور میشوند، سقوط انسانیت را به تصویر میکشد. جامعه با وجود پیشرفته بودن و داشتن آن همه امکانات، ناگهان تمامی ساختارهای خود را از دست میدهد و به عصرهای اولیه برمیگردد. نویسنده سعی کرده تا جایی که میتواند کتاب را هولناک بنویسد و بیماری کوری در این کتاب آنقدر دقیق توصیف شده که قطعا پس از خواندن داستان، بابت داشتن نعمت بینایی خدا را شکر خواهید کرد.
دربارهی نویسنده:
ژوزه ساراماگو متولد 1922 در آزیناگا در پرتغال است. او در خانوادهای بسیار فقیر به دنیا آمد و دوران کودکیاش را در فقر در لیسبون پایتخت پرتغال گذراند. او در همان سالهای کودکی بهعنوان شاگرد مکانیک مشغول به کار شد و شغلهای مختلی را تجربه کرد. او پیش از نویسندگی مدتی هم در یک انتشارات کار میکرد. ژوزه ساراماگو گرچه از سال ۱۹۶۹ به حزب کمونیست پرتغال پیوست و همچنان به آرمانهای آن وفادار بودهاست اما هیچگاه ادبیات را به خدمت ایدئولوژی در نیاوردهاست. او در سال 1998 برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. هنگام دریافت جایزه، از ساراماگو بهعنوان نویسندهای که «با تمثیلاتی از تخیل، مهربانی، طعنه و تحمل که دائماً به دنبال هم میآورد ما را قادر میسازد تا واقعیت را دوباره بفهمیم» نامبرده شد. ساراماگو در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۰ در تیاس، لاس پالماس چشم از دنیا فروبست.
برشی از متن:
دختر عینکی گفت ترس میتواند موجب کوری شود، حرف از این درستتر نمیشود، هرگز نمیشود، پیش از لحظهای که کور شدیم کور بودیم، ترس کورمان میکند، ترس ما را کور نگه میدارد.
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.