درباره نویسنده:
مهدی ربی در مرداد سال ۱۳۵۹ در اهواز متولد شده است.
مهدی ربی از داستان نویسان معاصر ایرانی است. او دارای مدرک لیسانس حسابداری است، کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی اش را از دانشکده هنر و معماری گرفته و دکترای فلسفه هنر را از دانشگاه علوم و تحقیقات تهران پی گرفته است.
مهدی ربی مدرس داستان نویسی و نمایشنامه نویسی در دانشکده های هنر و معماری و سینما تئاتر تهران است و از سال ۱۳۸۳ به طور جدی وارد حوزه ی ادبیات داستانی شده است. آثار مهدی ربی بارها توسط منتقدین در مطبوعات مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
او برای کتاب «آن گوشه دنج سمت چپ» در سال ۱۳۸۶ برگزیده جایزه ی ادبی روزی روزگاری و برنده جایزه منتقدین مطبوعات ایران شد. این کتاب توسط انتشارات «پونته۳۳» به زبان ایتالیایی ترجمه شده است. همچنین مهدی ربی برای مجموعه داستانش با نام «برو ولگردی کن رفیق» در سال ۱۳۸۸ برنده نهایی جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات گردید.
مهدی ربی طی این سال ها داور جوایز ادبی متعددی بوده است، جوایز گلشیری، احمد محمود، جمالزاده، چراغ مطالعه، بوشهر، شاهوار، خوزستان و… از این جمله اند.
جوایز مهدی ربی:
- تقدیر شده در جایزه ادبی روزی روزگاری برای مجموعه داستانش با نام «آن گوشه دنج سمت چپ» در سال 1386
- برنده مشترک نهمین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات به عنوان بهترین مجموعه داستان سال 1386 برای کتاب «آن گوشه دنج سمت چپ»
- برنده جایزه سوم ششمین دوره جایزه ادبی اصفهان برای کتاب «آن گوشه دنج سمت چپ» در سال 1386
- کاندید جوایز گلشیری و مهرگان برای مجموعه داستان «آن گوشه دنج سمت چپ» در سال 1386
- کاندید جایزه ادبی روزی روزگاری برای مجموعه داستان «برو ولگردی کن رفیق» در سال 1388
- برنده نهایی یازدهمین دوره جایزه ادبی منتقدان و نویسندگان مطبوعات برای کتاب «برو ولگردی کن رفیق» در سال 1388
کتاب های منتشر شده از این نویسنده:
از مهدی ربی سه کتاب داستان در ایران منتشر شده که عبارت است از:
آن گوشه دنج سمت چپ 1386 نشر چشمه
برو ولگردی کن رفیق 1388 نشر چشمه
کلیات سعدی اهوازی 1402 نشر مرکز
برشی از متن:
فرض کنید «دوست داشتن» قطعه ای خام و نتراشیده از چوب درخت «راش» باشد که روی میز کار شما قرار گرفته است. فرض کنید روی میز کار شما تیغه ای فولادی و بران، کنار «دوست داشتن» دراز کشیده و منتظر است تا شما سلاخی چوب راش را آغاز کنید. برای من فهم بسیاری از مقولات زندگی دشوار و گاهی ناممکن است. همه ی چیزها را باید به قطعات بسیار ساده و کوچک تقسیم کنم تا شاید بتوانم اندکی آن ها را درک کنم. کندذهنم. نادانم. جاهلم بر امورات زندگی. می دانم. اما این فهم حداقلی را هم انگار تا هر چیزی را به بنیادی ترین سلول هایش تجزیه نکنم، نمی توانم داشته باشم. چیزها برایم زیادی فربه و شلوغ اند. باید خلاصه و خلوت شوند. برای همین همیشه توی دست هایم تیغه هایی بلند و فولادی دارم برای هرس اضافات هر چیز.
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.