واقع نگری

هنس روسلینگ داستان «معجزه خاموش مخفی پیشرفت بشر» را همانطور که فقط خودش می تواند تعریف می کند. اما کتاب واقع نگری هنس روسلینگ خیلی بیشتر از این کار می کند. همچنین توضیح می‌دهد که چرا پیشرفت، اغلب پنهان و بی‌صدا است و به خوانندگان می‌آموزد که چگونه آن را به وضوح ببینند.

ملیندا گیتس

کتاب واقعیت نوشته هانس رزلینگ، کارشناس برجسته بین‌المللی بهداشت عمومی، کتابی امیدوارکننده در مورد پتانسیل پیشرفت انسان است، زمانی که ما به جای تعصبات ذاتی خود، واقعیت‌ها را بررسی کنیم.

باراک اوباما رئیس جمهور سابق ایالات متحده

• درباره کتاب واقع نگری هنس روسلینگ

وقتی سؤالات ساده ای در مورد روندهای جهانی پرسیده شد، چند درصد از جمعیت جهان در فقر زندگی می کنند؟ چرا جمعیت جهان در حال افزایش است؟ چند دختر مدرسه را تمام می کنند؟ ما به طور سیستماتیک پاسخ ها را اشتباه می گیریم. آنقدر اشتباه است که شامپانزه ای که به طور تصادفی پاسخ ها را انتخاب می کند، مدام معلمان، روزنامه نگاران، برندگان جایزه نوبل و بانکداران سرمایه گذاری را نادیده می گیرد.

در کتاب واقع نگری هنس روسلینگ، پروفسور بهداشت بین‌الملل و پدیده جهانی TED، هانس روسلینگ، همراه با دو همکار قدیمی‌اش، آنا و اولا، توضیحی رادیکال جدید از چرایی این اتفاق ارائه می‌دهند. آنها ده غریزه را آشکار می کنند که دیدگاه ما را مخدوش می کند – از تمایل ما به تقسیم جهان به دو گروه (معمولاً نسخه ای از ما و آنها) تا نحوه مصرف رسانه (جایی که ترس حاکم است) تا نحوه درک ما از پیشرفت (با این باور که بیشتر چیزها بدتر می شوند).

مشکل ما این است که چیزی را که نمی‌دانیم و حتی حدس‌هایمان نیز با تعصبات ناخودآگاه و قابل پیش‌بینی همراه است.

به نظر می رسد که جهان، با تمام نقص هایش، در وضعیتی بسیار بهتر از آن چیزی است که ما فکر می کنیم. این بدان معنا نیست که نگرانی های واقعی وجود ندارد. اما وقتی به جای پذیرش یک جهان بینی مبتنی بر واقعیت ها، همیشه نگران همه چیز هستیم، می توانیم توانایی خود را برای تمرکز بر چیزهایی که بیشتر ما را تهدید می کنند از دست بدهیم.

الهام‌بخش و مکاشفه‌کننده، مملو از حکایات پر جنب و جوش و داستان‌های تکان‌دهنده، کتاب واقعیت کتابی ضروری است که نگاه شما به جهان را تغییر می‌دهد و به شما قدرت می‌دهد تا به بحران‌ها و فرصت‌های آینده پاسخ دهید.

• درباره نویسنده

هانس رزلینگ در سال 1948 در شهر اوپسالا سوئد به دنیا آمد. او در دانشگاه اوپسالا در رشته آمار و پزشکی تحصیل کرد. در کالج پزشکی سنت جانسون بنگلور هند به تحصیل سلامت عمومی پرداخت و در سال 1976 به عنوان پزشک فارغ‌التحصیل شد. بین سال‌های 1974 تا 1984، هانس پزشک ناحیه در ناکالا، موزامبیک بود. جایی که یک بیماری ناشناخته فلج کننده که حال به نام کونزو شناخته می‌شود را کشف کرد. تحقیقات بعدی‌اش در زمینه همین بیماری منجر به کسب مدرک دکتری از دانشگاه اوپسالا در سال 1986 شد. از سال 1997، هانس استاد سلامت بین‌الملل انستیتو کارولینسکا، دانشگاه پزشکی در استکهلم سوئد بود. پژوهش وی متمرکز بر رابطه بین توسعه اقتصادی، کشاورزی، فقر و سلامت بود.

در سال 2005، هانس با همراهی پسرش اولا رزلینگ و عروسش آنا رزلینگ رونلاند، بنیاد گپ مایندر را با مأموریت مبارزه علیه ناآگاهی مخرب بر پایه یک جهان‌بینی مبتنی بر واقعیت که هر کسی توان درکش را داشت، پایه‌گذاری کرد. هانس برای مؤسسات مالی، شرکت‌ها، و سازمان‌های غیردولتی سخنرانی کرد، همچنین ده سخنرانی تد هانس بالای 35 میلیون بار دیده شده است.

هانس مشاور سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، و چندین آژانس امدادرسانی و عضو بنیانگذاران پزشکان بدون مرز در سوئد بود. او سه مستند برای شبکه بی‌بی‌سی تهیه کرد:

• لذت آمار در سال 2010،
• هراس نداشته باشید-حقیقت درباره جمعیت در سال 2013،
• هراس نداشته باشید: چگونه فقر طی 15 سال در سال 2015 پایان می‌گیرد.

هانس عضو گروه بین‌المللی آکادمی علوم سوئد و برنامه کاری مجمع جهانی اقتصاد در سوئیس بود. در سال 2009 توسط مجله سیاست خارجی به عنوان صد متفکر برجسته جهانی، در سال 2011 به عنوان یکی از صد فرد خلاق در حوزه تجارت توسط مجله فست کامپانی ، و در سال 2012 به عنوان یکی از صد قدرتمند جهان معرفی شد. هانس در هفتم فوریه سال 2017 چشم از جهان فرو بست.

• برشی از متن

دنیا را در نظر بگیرید: جنگ، خشونت، حوادث طبیعی، حوادث انسانی، فسادها و انحرافات. همه چیز بد است، و به نظر می‌رسد دارد بدتر هم می شود. درست؟ ثروتمندها ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می‌شوند. تعداد فقرا همچنان در حال افزایش است و به زودی منابعمان تمام می‌شود؛ مگر این‌که دست به کاری اساسی بزنیم. دست کم این تصویری است که بیش‌تر جهان غرب در رسانه‌ها می‌بینند و این‌طور گمان می‌کنند. من نام این را «جهان‌بینی فوق‌دراماتیک می‌گذارم که استرس‌زا و گمراه‌کننده است.

در واقع، بیشتر جمعیت جهان، در پیوستار شاخص‌های درآمدی، جایگاهی میانه دارند.شاید چیزی که ما نامش را «طبقه متوسط» می‌گذاریم نباشند؛ اما در فقر مطلق هم زندگی نمی‌کنند. دخترهای‌شان به مدرسه می‌روند، بچه‌های‌شان واکسینه می‌شوند، اغلب خانواده‌ها دو فرزند دارند و دلشان می‌خواهد برای تعطیلات به مسافرت خارج از کشور بروند، نه این‌که به کشوری پناهنده شوند.جهان قدم به قدم و سال به سال، وضعیت بهتری پیدا می کند، نه براساس اطلاعات یک سال یا با مقیاسیخاص؛ این قاعده است. جهان با چالش‌های جدی و دشواری روبروست؛ اما به پیشرفت‌های چشمگیر و قابل‌توجهی هم دست یافته‌ایم. این جهان‌بینی واقعیت‌محور است.

جهان‌بینی فوق‌دراماتیک است که افراد را به سمت دراماتیک‌ترین و منفی‌ترین پاسخ‌ها به سوالات من می‌برد. مردم هنگام فکر کردن، حدس زدن یا اطلاع یافتن درباره جهان، به‌طور پیوسته و غریزی به جهان‌بینی‌های‌شان رجوع می‌کنند. بنابراین اگر جهان‌بینی انسن نادرست باشد، به شکل سیستماتیک حدس‌های اشتباه خواهد زد. اما برخلاف آنچه زمانی فکر می‌کردم امکان ندارد این جهان‌بینی فوق‌دراماتیک تنها به دلیل دانش های تاریخ گذشته ایجاد شده باشد؛ چراکه افرادی که به آخرین اطلاعات و داده‌ها دسترسی دارند نیز برداشت‌های اشتباهی از جهان دارند. حالا متقاعد شده‌ام این مسئله تقصیر رسانه‌های بداندیش، جوسازی، اخبار کذب یا اطلاعات نادرست نیست.

تجربه من از دهه‌ها تدریس، آزمایش‌ و گوش کردن به صحبت‌های افرادی که با وجود دسترسی به حقیق، برداشت‌های اشتباهی از آن دارند، درنهایت مرا به این نتیجه رساند که جهان‌بینی فوق‌دراماتیک را نمی‌توان به راحتی تغییر داد؛ چراکه این نوع جهان‌بینی مستقیما از نحوه کارکرد مغز ناشی می‌شود.

صفحه 22 کتاب واقع نگری هنس روسلینگ