موسولینی

پس از آنکه قوای متفقين ايتاليا را به اشغال خود درآورد پادشاه ايتاليا موسولينی را از نخست وزيری عزل کرد؛ بسياری در آن زمان تصميمات غلط موسولينی در جنگ جهانی دوم را يکی از دلايل مهم به تنگنا افتادن هيتلر و در نهايت شکست جبهه متحدين می دانستند. گرچه در سال های نخستين جنگ جهانی دوم ايتاليا توانست پيشرفت هايی در آفريقا کسب کند اما روند شکست های اين کشور در اين قاره نبرد را به سود جبهه متفقين تمام کرد. ارتش ايتاليا گرچه صاحب زره‌پوش‌های بهتر و قدرتمندتری شده بود و نيروی هوايی کارآمدی داشت اما دارای فرماندهی مناسبی نبود طوری که گفته می شود از ارتش مسلح به تير و کمان اتيوپی شکست خورد و مجبور به عقب‌نشينی شد. با اعلان جنگ انگلستان به ايتاليا، درگيری آغاز شد و موسولينی در حالی که بنغازی و دژ بزرگ طبرق را از دست داده بود از آلمان کمک خواست؛ هيتلر نيز مجبور شد فيلدمارشال اروين رومل يکی از بهترين افسران خود را به صحرای آفريقا اعزام دارد. اما روند شکست های موسولينی از جولای 1943 به نقطه ی بحرانی رسيد. در اين تاريخ نيروهای متفقين ابتدا در جزيره سيسيل پياده شده و سپس وارد خاک اصلی ايتاليا شدند؛ پادشاه ايتاليا در 25 جولای موسولينی را از نخست وزيری عزل کرد و ارتش ايتاليا زمام امور را بدست گرفت. در همين تاريخ سربازان آلمانی مستقر در ايتاليا کنترل نيمه شمالی شبه جزيره را به دست گرفته و همچنان به مقاومت ادامه دادند. موسولينی به دستور آدولف هيتلر، رهبر آلمان نازی در يک عمليات حيرت آور توسط يک گروه کماندویی اس اس و چتربازان آلمانی از “لانه عقاب” فرار می کند و به آلمان منتقل می شود. اما وی سرانجام در پايان جنگ جهانی دوم در حالی که به اتفاق معشوقه اش کلارا پتاچی در حال فرار از ايتاليا بودند در مزرعه‌ای توسط پارتيزان‌های ايتاليايی دستگير شده و در همان جا به همراه ساير همراهانشان که از مقامات حکومت فاشيستی بودند، پس از محاکمه ی صحرایی به اعدام محکوم می شوند. در 28 آوريل 1945 هنگام تيرباران شخصی با چاقو به او حمله می کند و موسولينی نيمه جان از شکنجه به زمين می افتد؛ مردم به او حمله می کنند و با لگد به جنازه او ضربه می زنند و جمجمه اش را متلاشی می کنند. جسد موسولينی و معشوقه‌اش در “پياتزا لورتو” شهر ميلان، برای نمايش عموم با قلاب های مخصوص آويزان کردن گوشت قصابی ها از سقف يک ايستگاه پمپ بنزين وارونه آويخته شده تا آنکه با دستور پاپ جنازه ها را را پايين آوردند؛ گفته می شود جسد او را به آتش کشيدند و خاکسترش را نيز به دريا ريختند.