- دربارهی کتاب:
رمان “من پيش از تو” داستان دو دلداده است كه در نيمه های راه بهم مي رسند …
“لوئیزا كلارك” همان طور كه در كتاب میخوانيم دختر پرستاری است كه درِ دنيای بزرگترها به رويش باز شده است، میرود تا زندگی جدیدی را شروع کند. و آهنگی ديگر از بودن خويش را بنوازد، او در گذشته به مانند هر دختر معمولی دیگری زندگی میکرد و داشتهها و نداشتهها، غمها و شادیها، عشقها و فراغها، فراز و نشيب های سال ها را از سر گذرانده بود تا اينكه بلاخره تصميم بگيرد كه درصدد یافتن شغلی مناسب، عزمش را جزم كند و در همين راه است كه او با “ویل ترینر” ماجراجو آشنا مي شود، كسي كه در اوج جوانی و سلامتی و شهرتش ، حادثه ای برايش اتفاق افتاده و در لحظهای زندگيش زیرورو شده است، لوئیز، در ادامه سعی میكند شادی را به زندگی ویل (که قبل از تصادفش با موتور سیکلت فردی پر انرژی و امیدوار بود و اکنون دست از زندگی شسته) بر گرداند…
در مورد اين رمان گفته اند كه “من پيش از تو” يك رمان عاشقانهای نيست، اما عشق ، عنصر اصلي آن است، عشقی متفاوت كه از چارچوب های زمينی خارج مي شود و به لايه آرمانی مي رسد و پيچيدگی های احساسات درونی انسان را برملا میسازد ..
“جوجو مويز” نويسنده اين كتاب ، خواننده را در موقعيتی قرار میدهد كه بیوقفه كتاب را بخواند و جلو برود و با شخصیت های داستانش، در غم و شادی هايشان شریک شود و خود را در موقعیت هایی که آنها قرار می گیرند تصور کند و با آنها گاهی لبخند بزند، عصبانی بشود و گاه اشك بريزد و همذات پنداری كند …
- دربارهی نویسنده:
پائولین سارا جوجو مویز در سال 1969 در میدستون انگلستان متولد و در لندن بزرگ شد. او در دانشگاهی در لندن در رشته روزنامهنگاری در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل کرد. او اولین رمانش را با عنوان “باران پناهنده” در سال 2002 منتشر کرد. بعد از آن و تاکنون نزدیک به 14 رمان دیگر نیز به رشته تحریر درآورد. من پیش از تو (2012) بیش از 3 میلیون نسخه فروخت و نامزد دریافت جایزه کهکشان ملی انگلستان شد. مویز همچنین فیلمنامهای اقتباسی برای فیلمی با همین نام از رمانش مشهورش تهیه کرد، سپس فیلم در سال 2016 به اکران عمومی درآمد. علاوه بر این، او نه یک بار، بلکه دو بار موفق به دریافت جایزه «رمان عاشقانه سال» شد.
- برشی از متن کتاب:
بیست و شش سالم بود، ولی خودم باورم نمیشد. تا روزی که کارم را از دست دادم اصلا به سنم فکر نکرده بودم. حدس میزدم که احیانا با پاتریک ازدواج میکنم. چندتا بچه به دنیا میآورم و به فاصلهی چند خیابان از جایی که همیشه زندگی کردهام ساکن میشوم. به غیر از سلیقهی عجیب و غریبی که در لباس پوشیدن داشتم، و قد نسبتا کوتاهم، تفاوت زیادی با افرادی که در خیابان از کنارشان رد میشوید، نداشتم. احتمالا هیچوقت برنمیگشتید که دوباره نگاهم کنید. دختری معمولی با زندگیِ معمولی. شرایط زندگیام با روحیهام کاملا جور بود.
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.