مشخصات
وزن | 0.213 kg |
---|---|
رده سنی | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 38 |
قطع | رقعی |
جنس جلد | شومیز |
تعداد صفحات | 289 |
جنگی که نجاتم داد
وقتی سالها در اسارت یه پنجره باشی دیگه چه اهمیتی داره که دنیا درگیر یه جنگه. اونم جنگ جهانی دوم. آدا دختر بچهای که به خاطر ناتوانیش توی زندگی فقط تحقیر شده، یه روز یه تصمیم بزرگ میگیره. اون به همراه برادر کوچیکش سفری رو شروع می کنه تا بفهمه به دنبال رویا بودن چه شکلیه. اما جنگ، آواره گی و فقر تازه شروع شده و زندگی بوی خون و خاک میده…
جمعه، صبح خیلی زود، کفش های مام را دزدیدم. مجبور بودم، تنها کفش هایی که توی خانه داشتیم؛ البته به جز کفش های جیمی که حتی برای پای معیوبمهم کوچک بودند.کفش های مام خیلی برایم بزرگ بود،اما جلویشان را با کاغذ پر کردم.دور پای مشکل را پارچه ای پیچیدم.بند کفش ها را محکم بستم کفش ها حس عجیبی می دادند،اما حدس میزدم در پایم بمانند. جیمی بهت زده نگاهم میکرد.آرام گفتم:«مجبورم بپوشم،وگرنه کردم پام رو میبینن.» گفت:«وایسادی!راه می ری» لحظه ی بزرگی که منتظرش بودم،هیمن بود؛اما حالا برایم مهم نبود.خیلی چیزها پیش رو داشتم.«آره… میتونم»نگاه تندی به مام انداختم که روی تخت،پشت به ما خوابیده بود و خرو پف میکرد…به من افتخارمیکرد؟ابدا!
وزن | 0.213 kg |
---|---|
رده سنی | |
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 38 |
قطع | رقعی |
جنس جلد | شومیز |
تعداد صفحات | 289 |
You must be logged in to post a review.
شما نیز میتوانید سوالات خود را ثبت کنید!
اگر سوالی در مورد محصول دارید از این قسمت بپرسید!
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.