برترین داستان های ماندگار دنیا 2: مردی با نقاب آهنین:
تفنگداران معروف _آتوس، آرامیس، پورتوس و دارتانیان_ دیگر به جوانی گذشته نیستند، اما هنوز برای ماجراجویی آماده اند. آن ها درگیر توطئه ای بسیار سری و خطرناک می شوند و خود را برای نجات زندگی شان در نبردی نابرابر می یابند…
پیش زمینه ی این کتاب:
مردی با نقاب آهنین فقط به عنوان یک کتاب خواندنی در نظر گرفته نشده بود. این اثر در اصل آخرین جلد رمان دوما در اثر ویکنت دو براژلون: ده سال بعد، که خودش هم سومین بخش از اثر برجسته و تاریخی که با سه تفنگدار شروع می شود، به شمار می رود. این اثر به شکل دنباله دار بین اکتبر 1847 تا ژانویه 1850 در روزنامه معروف پاریس، لو سیکل (قرن) چاپ شد.
این کتاب به صورت یک مجموعه نوشته نشده بود، اما بعضی از فصل های آن با زحمت و فقط چند روز یا حتی چند ساعت قبل از چاپ تهیه شده اند. با توجه به اینکه دوما با سرعت خیره کننده ای سه تفنگدار و بخش های بعدی آن اثر برجسته که شامل مردی با نقاب آهنین است را نوشت، خیلی زود هم معروف شد. صف های طولانی در خیابان ها برای خریدن روزنامه ای که آخرین قسمت این اثر را منتشر کرده به وجود آمد.
بر خلاف بیشتر نویسندگان الکساندر دوما به طور مداوم و همزمان روی پروژه های متعدد و متفاوتی کار می کرد و با یک سیستم کدگذاری رنگی آن ها را دسته بندی می کرد: رمان هایش را در کاغذهای آبی رنگ می نوشت، نمایشنامه هایش را در کاغذهای زرد و مجلات را در کاغذ های صورتی!
مرد واقعی:
آیا واقعا مردی با نقاب آهنین وجود داشت؟ مطمئنا توطئه ای برای جایگزینی لویی چهاردهم وجود نداشت و او هیچ وقت برادر دوقلویی نداشت. بعضی از مورخان اعتقاد دارند که آن شخص خود دارتانیان بود که در نقابی مخملی حبس شده بود. به هر حال افسانه ی نقاب آهنین می توانست صد سال بعد توسط میرابو؛ یکی از رهبران انقلاب فرانسه در سال 1789 ساخته شده باشد.
بعد از برآشفته شدن خشم انبوه مردم از زندان باستیل نفرت انگیز، میرابو احساس کرد که ملاقات کنندگان دوست دارند که فقط اتاق های خالی آن زندان را ببینند. زره ای قدیمی که دور یک اسکلت پیچیده شده بود تا آن را مانند یک شکم بند آهنین نشان داده باشند، وسیله ی شکنجه ی طراحی شده برای فشار آوردن به قربانی و نهایتا کشتن آن. مردمی که از خانواده ی سلطنتی، سرشار از نفرت بودند، خیلی سریع داستان ظالمانه ی «مردی با نقاب آهنین» را باور کردند.
درباره نویسنده کتاب برترین داستان های ماندگار دنیا 2: مردی با نقاب آهنین:
الکساندر دوما در 24 جولای 1802 در شمال پاریس در روستای ویلر کتره به دنیا آمد. در سال 1823 در بیست سالگی، برای کسب شهرت به شهر پاریس رفت. او نزد دوکِ ارلئان (که بعدها شاه لویی فیلیپ شد) مشغول به کار شد. اما خیلی زود راهش را به دنیای تئاتر و نویسندگی پیدا کرد. تا سال 1829، با نوشتن نمایشنامه ی «هنری سوم و دربارش» نامی برای خودش دست و پا کرد.
او کارهای بسیاری انجام داد و ثروتمند شد. دوما در طول زندگی اش فرصت های زیادی را به دست آورد و مرد فعالی بود. در دهه ی 1840 به رمان نویسی روی آورد و 250 کتاب با کمک بیش از 70 دستیار نوشت. دوما در طول زندگی اش به سفرهای بسیاری رفت و در سال 1870 به خانه ی دوران کودکی اش در شمال فرانسه برگشت و در 5 دسامبر همان سال درگذشت.
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.