• ارسال
  • خبر بده
  • تغییرات

آب نبات پسته ای

ناموجود

رمان طنز

آماده ارسال
شناسه محصول: 9786005225785

قیمت: تومان ۲۳۰,۰۰۰

از همکاری شما متشکریم... آیا از قیمت‌های ما رضایت دارید؟
معرفی کوتاه

آب نبات پسته ای

از مجموعه داستان های کوتاه ممتد همراه با طنینی از فضای نوستالژیک قدیم، می توان به کتاب آب نبات پسته ای اثر مهرداد صدقی اشاره کرد. صدقی که نویسنده ای اهل بجنورد بوده و انتشار داستان را از دوران دانشجویی آغاز نموده است، کتاب آب نبات پسته ای را با درون مایه ی طنز در فضای محل زندگی خود یعنی بجنورد به رشته ی تحریر در آورده است. بسیاری از خوانندگان نام مهرداد صدقی را با کتاب آب نبات هل دار به خاطر می آورند که در واقع آب نبات پسته ای در ادامه ی روایت های کتاب قبلی و اتمام جنگ و آغاز دهه ی هفتاد شمسی است. راوی کتاب نیز همچون آب نبات هل دار، همان محسن بازیگوش و پر شر و شور است که این بار هم با شیطنت های خود فضای مفرحی را برای خوانندگان رقم می زند.
محسن که حالا در دوران نوجوانی خود به سر می برد، در کوچه ی سیدی شهر بجنورد، معروف است به سر زبان داری و بازیگوشی. خواهر او ملیحه که دختری جوان و دم بخت است، خواستگارهای فراوانی دارد که ارتباط خنده دار محسن با خواستگارهای خواهرش از جمله نکات طنزآمیز و جالب توجه کتاب است. بازه ی زمانی داستان های به هم پیوسته ی این کتاب از سال هفتاد تا هفتاد و دوی شمسی است که علاوه بر خاطرات نوستالژیک عصر قدیم، به یک دسته از رویدادهای تاریخی مهم که در آن برههی زمانی اتفاق افتاده و بر زندگی خانواده ی محسن و همسایه های او تاثیر گذاشته نیز اشاره می کند. مهرداد صدقی موفق شده به خوبی فضای طنز و نوستالژی و اتفاقات مهم تاریخی را در آبنبات پسته ای به هم پیوند زده و اثری قابل توجه را به مخاطب ایرانی عرضه کند.

گزیده ای از کتاب آبنبات پسته ای: از خانه که در آمدم، سرما در تمام وجودم نفوذ کرد. به خاطر سرما و تاریکی، راه خانه آقا برات از همیشه دورتر شده بود. وقتی رسیدم، چند بار در زدم: اما آقا برات در را باز نکرد. به جز خانه آقا برات چراغ بقیه خانه ها روشن بود و صدای«اللهم انی اسئلک…» از رادیوهایشان می آمد. پنجره ها بسته بود: اما طبق نظریه بی بی که می گفت:«شب، صدا بلند» صدای رادیو تا کوچه می آمد. چند بار دیگر هم در زدم: اما خبری نشد. فهمیدم آقا برات قصد ندارد بیدار شود. مثل شکست خورده ها به طرف خانه برگشتم. در طول مسیر برگشت، یاد ضعف کردنش افتادم. حتی نگران شدم مبادا مرده باشد یا زنده: اما در انتظار یک لقمه غذا، مثل مارهایی که در آرایشگاه توی شیشه الکل می گذارند، خشکش زده باشد…

مشخصاترمان طنز

وزن 0.330 kg
نویسنده

ناشر

سال چاپ

1402

نوبت چاپ

27

قطع

رقعی

جنس جلد

شومیز

جنس کاغذ

بالک

تعداد صفحات

351

شما هم می‌توانید در مورد این محصول نظر بدهید.

برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

شما نیز میتوانید سوالات خود را ثبت کنید!

اگر سوالی در مورد محصول دارید از این قسمت بپرسید!