-
درباره ی کتاب:
همیشه که قرار نیست کتابا باشن که تبدیل به فیلم می شن برعکسش هم ممکنه.
هزارتوی پن به عنوان یه فیلم تونست جوایز خیلیییی زیادی رو برنده بشه و در حال حاضر هم با امتیاز 8.2 یکی از 250 فیلم برتر تاریخ سینما محسوب می شه.
بعد از اون بود که نویسنده و کارگردانش گیرمو دل تورو با همکاری کورنلیا فونکه به کتاب تبدیلش کرد و یه اثر فوق العاده تو زمینه ی حماسی و فانتزی سیاه به دنیای کتاب ها اضافه کرد.
کتاب چندتا خط داستانی داره که کنار هم دیگه ادامه پیدا می کنن تا جایی که به هم دیگه متصل می شن و جذابیت داستان رو چند برابر می کنن ولی بزرگ ترین نقطه قوت این کتاب نوع روایت و ترجمه عالیشه که باعث می شه خواننده هر لحظه حس کنه کنار کاراکتر داره اون لحظات رو تجربه می کنه، صفحه آرایی کتاب هم توی این مسیر کمک خیلی زیادی کرده و دقیقا تداعی کننده ی اون جنگل تیره و تاریک توی داستانه. حالا داستان از چه قراره؟
افلیا یه دخترِ عاشق کتابه که پدرش مرده، مادرش با یه سرگرد وحشتناک ازدواج کرده که افلیا اونو گرگ صدا میزنه و به زودی هم قراره برادرش به دنیا بیاد.
یه روز افلیا چند تا پری رو می بینه که بهش میگن اون یه شاهزاده ست که پدرش خلی وقته منتظرشه و کافیه بتونه ماموریت هایی که بهش میسپرن رو انجام بده، اونوقت می تونه ازدست همه چی خلاص بشه و برگرده پیش پدرش ولی افلیا واقعا می تونه از پس همه ی اون ماموریت ها بر بیاد؟ می تونه راه درست رو توی هزارتو پیدا بکنه؟
-
درباره نویسنده:
کورنلیا فونکه در سال ۱۹۵۸ در دورستن ایالت وستفالیا، در آلمان به دنیا آمد. پدر او کارل هاینز و مادرش هلمی فونکه بودند. کورنلیا در کودکی، آرزو داشته فضانورد یا خلبان شود اما سپس تصمیم گرفت در دانشگاه هامبورگ به تحصیل در رشته علوم تربیتی بپردازد. بعد از پایان تحصیلاتش به مدت سه سال به عنوان مددکار اجتماعی به کار مشغول شد. در این مدت تمرکز او بر کار با کودکان محروم بود. برای مدت کوتاهی به تصویرگری کتاب پرداخت اما خیلی زود با الهام از داستان زندگی کودکانی که پیش تر با آنها کار کرده بود،به داستاننویسی پرداخت. او با دو مجموعه کتاب فانتزی کودک در اواخر دهه ۸۰ و دهه ۹۰ به عنوان یک نویسنده در آلمان شناخته شد.
فونکه به نام جی.کی.رولینگ آلمان شناخته شدهاست. علیرغم موفقیت چشم گیر او در آلمان،اولین کتاب او در سال ۲۰۰۲ و با تاخیر بسیار نسبت به زمان انتشارش به زبان انگلیسی ترجمه شد. این کتاب پس از ترجمه در جایگاه دوم فهرست کتب پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت.
-
برشی از متن:
«افلیا به مادرش گوشزد نکرد که برای او هیچ چیز بهتر از کتاب نیست. مادرش درک نمی کرد. او که کتاب را پناه خود نمی ساخت یا نمی گذاشت او را به دنیایی دیگر ببرند. او فقط این دنیا را می دید و افلیا فکر کرد تازه آن هم گاهی اوقات. بخشی از غم و اندوه مادرش به همین دلیل بود که پایبند زمین بود. کتاب ها درباره ی این دنیا و درباره ی جاهای بسیار دور، درباره ی حیوانات و گیاهان و حتی درباره ی ستارگان خیلی چیز ها داشتند که به او بگویند! می توانستند در و پنجره باشند؛ بال های کاغذی باشند که کمکش کنند پرواز کند و دور بشود. شاید مادرش فراموش کرده بود چطور پرواز کند. شاید هم هرگز یاد نگرفته بود.»
شما هم میتوانید در مورد این محصول نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از فروشگاه اینترنتی کتاب رشد خریده باشید، نظر شما به عنوان خریدار ثبت خواهد شد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.